تا بتواند نقشه سیاهی را که مدتها در ذهنش میپروراند، عملی کند. صبح 7 بهمن، وقتی زنگ آپارتمانی در شمال تهران به صدا درآمد، زن صاحبخانه از پشت آیفون صدای مردی را شنید که ادعا میکرد نماینده اتحادیه مبل تهران است.
او بلافاصله در را گشود، غافل از اینکه مردی که پشت در بود، یک تبهکار حرفهای است که نقشه سیاهی در سر دارد.
بعد از اینکه در را باز کردم، مرد جوان مدعی شد که ما به خاطر خرید مبل، در یک قرعهکشی برنده یک میلیون و 700 هزار تومان پول نقد و یک دستگاه بخارشو شدهایم و او آمده تا فرمهای مورد نیاز برای دریافت این جایزه را به ما تحویل دهد.
زن جوان که حسابی وحشت کرده بود، اینها را به مامور پلیس گفت و ادامه داد:« من و شوهرم چند ماه قبل یک دست مبل و سرویس خواب خریداری کرده بودیم و چون مرد جوان اطلاعات کاملی درباره مبلهای ما داشت، باورم شد که نماینده اتحادیه است. او بعد از پرکردن فرمها به من گفت که میخواهد مبلها را ببیند تا مطمئن شود که آنها سالم هستند. من که به حرفهای این مرد اعتماد کرده بودم، قبول کردم که او وارد خانه شود اما چون در خانه تنها بودم، دم در ایستادم و از او خواستم برای دیدن مبلها به پذیرایی برود.»
شاکی ادامه داد: مرد جوان بعد از ورانداز کردن مبلها، از من متر خواست تا آنها را اندازه بگیرد اما به او گفتم که متر نداریم. بعد گفت که اگر یک خط کش هم باشد، کفایت میکند. آنجا بود که مجبور شدم وارد خانه شوم اما به محض ورود من، آن مرد به سرعت در را بست و به من حملهور شد.
او بعد از سرقت 200 هزار تومان پول نقد، قصد آزار و اذیت مرا داشت اما در همین هنگام یکی از اقواممان که قصد سر زدن به من را داشت، زنگ در را به صدا درآورد و مرد جوان که دستپاچه شده بود، مرا رها کرد و به سرعت پا به فرار گذاشت.
کارگر اخراجی
بعد از اظهارات شاکی، پرونده این سرقت در اختیار شعبه نهم بازپرسی دادسرای ناحیه یک تهران قرار گرفت و گروهی از کارآگاهان پایگاه اول آگاهی، مامور رسیدگی به آن شدند.
از آنجا که دزد شیطان صفت اطلاعات کاملی درباره مبلهای زوج جوان داشت، این فرضیه که او در بازار مبل کار میکند مد نظر قرار گرفت.
ماموران به سرعت عازم مغازهای شدند که زوج جوان مبل و سرویس خوابشان را از آنجا خریده بودند و به تحقیق از صاحب مغازه پرداختند. پلیس در این بررسیها به جوان 26 سالهای به نام حمیدرضا مظنون شد که چند سالی در مغازه مبل فروشی بهعنوان کارگر کار میکرد اما حدود یکسال قبل از آنجا اخراج شده بود.
وقتی مشخص شد که حمیدرضا به آدرس و مشخصات مبلهای خریداری شده از سوی مشتریان مغازه دسترسی داشت، این فرضیه که او همان سارق تحت تعقیب باشد، مد نظر قرار گرفت. ماموران با مطابقت دادن مشخصات ظاهری حمیدرضا و سارقی که وارد خانه شاکی شده بود، شکی برایشان باقی نماند که سارق، همان کارگر اخراجی است و جستوجو برای دستگیری او را شروع کردند.
مژدگانی برای سارق ناکام
با اطلاعاتی که پلیس از مغازه مبلفروشی به دست آورد، مخفیگاه سارق جوان در کرج شناسایی و او در یک عملیات ضربتی دستگیر شد. حمیدرضا بعد از انتقال به اداره آگاهی به سرقت از خانه شاکی اعتراف کرد و گفت: وقتی از محل کارم اخراج شدم، چون لیست کاملی از مشتریان مبلفروشی و آدرس آنها داشتم، تصمیم گرفتم نقشه سرقتها را عملی کنم.
من تا قبل از دستگیری، به خانه 8 مشتری سر زدم. قصد داشتم اگر در خانه زنی تنها حضور داشت، با تهدید چاقو اموال موجود در آنجا را سرقت کنم، اما در 7 مورد از خانههایی که به آنجا رفتم، افراد زیادی حضور داشتند و من نتوانستم نقشه سرقت را عملی کنم.
برای همین به بهانه اینکه آنها در قرعهکشی اتحادیه مبل تهران برنده شدهاند، مبلغی از 20 تا 70 هزار تومان بهعنوان مژدگانی و شیرینی دریافت میکردم و متواری میشدم. در آخرین سرقت اما زن جوان در خانه تنها بود. با دیدن او وسوسه شدم و میخواستم وی را مورد آزار قرار دهم که ناگهان زنگ در به صدا درآمد و من فرار کردم.
سرهنگ عباسعلی محمدیان- رئیس پلیس آگاهی تهران- با اشاره به اینکه متهم به موادمخدر اعتیاد دارد و این احتمال وجود دارد که وی در جریان سرقتها افرادی را هم مورد آزار و اذیت قرار داده باشد از همه شاکیان احتمالی خواست با اطمینان از اینکه هویت آنها نزد پلیس و دستگاه قضایی محفوظ میماند، برای شکایت از دزد جوان به پایگاه یکم پلیس آگاهی یا دادسرای ناحیه یک تهران مراجعه کنند.